یادش، فقط همین!
روح پیرمرد شاد که نفَسش حق بود و نفسش باحق. نفَسش کارساز بود و گره از کار مملکت باز می کرد. همین که بود؛ نفس وجودش کارساز بود.
و حالا در این گیر و دار آمده بگوید که هنوز سایه اش هست. همین سایه هم گره گشاست. همین عکس. همین بهانه ای که دوباره ما را یادش انداخت. همین یاد. همین ...
برگرفته از وبلاگ: دوکلمه حرف حساب
نوشته شده توسط :تاملات::نظرات دیگران [ نظر]